عشق من بی نهایتی است مطلق...

ساخت وبلاگ

تو می‌دانی: دلی حسّاس دارم؛

تو می‌دانی: چقدر احساس دارم:

به آغوشت؛ بَر و، دوشت؛ به لب‌هات؛

از این رو هم، به «تو» وسواس دارم...

شاعر: زهرا حکیمی بافقی(الف_احساس)

(_.:._)(¯:´¯)
(¯:´¯)¶__(¯ •.O.•´¯)
(¯ •L!/.•´¯)¶__(_.•´/|•._)
(_.•´/|•._)¶____(_.:._)_¶
(_.:._) ¶_¶¶¶

+ نوشته شده در پنجشنبه ۱۴۰۲/۱۲/۰۳ ساعت 5 PM توسط الهه‌ی احساس

عشق من بی نهایتی است مطلق......
ما را در سایت عشق من بی نهایتی است مطلق... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dzahakimi4 بازدید : 25 تاريخ : يکشنبه 27 اسفند 1402 ساعت: 16:14

…*…*…*…*…*…*…*…*…*…*…*​​​​​​در دل آمد تو را بخواهم باشورشی جنسِ وسعتِ رویابستری پهن کرده نبضم تااز هم‌آغوشی‌ات بگیرد نا«تو»، همه، شعرِ حس‌برانگیزیدر رگت، جوششِ جنون جاری‌ستاصلِ دیوانِ نابِ جان هستیبا تو هستم؛ یقین، زنی شیداهمدمِ شعرِ من شدی حالاحالم از بودنت دگر خوب استبی‌گمان تا تو در دلم هستیهستی‌ام می‌شود جنون‌افزابا تبِ نابِ لحظه‌پردازیشعر داری برای احساسمشکر گویم خدای را؛ زیراهم‌سخن با دلم شدی؛ جاناگرچه‌ دستم نمی‌رسد تا سربر شبستانِ مهر بگذارمچون تبِ عاطفه، به سر دارمبا دلم می‌شوم تو را داراشاعر: زهرا حکیمی بافقی (الف_احساس)(_.:._)(¯:´¯)(¯:´¯)¶__(¯ •.O.•´¯)(¯ •L!/.•´¯)¶__(_.•´/|•._)(_.•´/|•._)¶____(_.:._)_¶(_.:._) ¶_¶¶¶ + نوشته شده در جمعه ۱۴۰۲/۱۲/۰۴ ساعت 5 PM توسط الهه‌ی احساس عشق من بی نهایتی است مطلق......
ما را در سایت عشق من بی نهایتی است مطلق... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dzahakimi4 بازدید : 32 تاريخ : يکشنبه 27 اسفند 1402 ساعت: 16:14

آه... تاکی ز سفر باز نیایی؟ بازآاشتیاق تو مرا سوخت کجایی؟ بازآشده نزدیک که هجران تو مارا بکشدگر همان بر سرخونریزی مایی، بازآکرده‌ای عهد که بازآیی و ما را بکشیوقت آن‌ست که لطفی بنمایی؛ بازآرفتی و باز نمی‌آیی و من بی تو به جانجان من! اینهمه بی‌رحم چرایی؟ بازآوحشی از جرم همین کز سر آن کو رفتیگرچه مستوجب صد گونه جفایی؛ بازآوحشی بافقی + نوشته شده در پنجشنبه ۱۴۰۲/۱۲/۲۴ ساعت 2 PM توسط الهه‌ی احساس  |  عشق من بی نهایتی است مطلق......
ما را در سایت عشق من بی نهایتی است مطلق... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dzahakimi4 بازدید : 2 تاريخ : يکشنبه 27 اسفند 1402 ساعت: 16:14

عشق را، بر گردِ قلبم، می‌تنم؛ هر روز و شبتار و پودش می‌شود پیراهنم؛ هر روز و شب.بر سرِ دل می‌کشانم، دستِ مهر و، عاطفهنقشِ دل را می‌زنم، بر دامنم؛ هر روز و شب.ماورای نبضِ جان احساس می‌بینم مدامبوسه بر دستانِ قلبش می‌زنم؛ هر روز و شب.درد دارد دل، زِ نامردی؛ ولیکن، همچنانبا نهانِ حسّ جانم، یک زنم؛ هر روز و شب.دل، نمی‌خواهد، که باشد، دور از امواجِ عطشتشنه‌ی سرچشمه‌ی دل شد تنم؛ هر روز و شب.چون زلیخای زمانم؛ یوسفی باشد، اگر،شورِ جانم را، فدایش می‌کنم؛ هر روز و شب.زهرا‌ حکیمی ‌بافقی (غزل ۵۳، کتاب نوای احساس) + نوشته شده در دوشنبه ۱۴۰۲/۱۱/۳۰ ساعت 9 AM توسط الهه‌ی احساس عشق من بی نهایتی است مطلق......
ما را در سایت عشق من بی نهایتی است مطلق... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dzahakimi4 بازدید : 19 تاريخ : دوشنبه 14 اسفند 1402 ساعت: 18:00

عشق من بی نهایتی است مطلق......

ما را در سایت عشق من بی نهایتی است مطلق... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dzahakimi4 بازدید : 24 تاريخ : دوشنبه 14 اسفند 1402 ساعت: 18:00

همواره در نامردیِ دنیای بی‌احساس،زن بودم و،زن هستم و،زن نیز،خواهم ماند!زهرا حکیمی بافقیمقطع غزل ۱۲۶، کتاب نوای احساس. + نوشته شده در چهارشنبه ۱۴۰۲/۱۲/۰۲ ساعت 8 PM توسط الهه‌ی احساس  |  عشق من بی نهایتی است مطلق......
ما را در سایت عشق من بی نهایتی است مطلق... دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dzahakimi4 بازدید : 22 تاريخ : دوشنبه 14 اسفند 1402 ساعت: 18:00